نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 3 مهر 1392برچسب:اولین خاطره ی دانشگاه رازی, توسط میلاد دارستانی |

سلام امروز اولین روزم توی خوابگاهه و فردا می خوام که دانشگاه برم ! . . . اتاقی که توش هستم یک اتاف سه در دو است که دو نفره هم هست که البته نفر دوم هنوز نیومده . . . تخت دو نفره گذاشتن و یک یخچال که اتاق که یک در یک !! . . . هنوز هیچ دوستی مدارم وخیلی هم بهم خوش نمی گذره  . .

همه ی میگفتن که محیط دانشگاه اونی نیست که فکر می کردین که الان پی بردم که راس می گن . . ساختمان خوابگاهمون خیلی خیلی کهنه و داغونه . . . آب هم که کثیف ! . . . اتاق رو نگو که انگار غاره ، خیلی خیلی کثیف هستش . . . یک سالن مطالعه کتار بلوک هست که گردوخاک صد صال پیشش هنوز پاک نشده! . . . خلاصه جایی خوب نیست ولی خوب باید این رو بگذرونیم . . .

فقط خواستم که خاطره ای دانشگاه نوشته باشم تا خاطره بشه . . . بای

.: Weblog Themes By Milad Darestane:.

بسي ممنونم از دشمن, که پيش دوست هر ساعت بدم ميگويد و مي آردم هر لحظه در يادش.