نوشته شده در تاريخ دو شنبه 21 مرداد 1392برچسب:, توسط میلاد دارستانی |

سلام،

امروز می خوام چندتا عکس که عکاس همشون خودم بودم واستون پست کنم. راستش بیشترشون مال اطراف خونمون هستن که البته برای هر کدوم توضیح می دم که چه خبره:

این عکسی که این زیر می بینید گلابی های باغ خودمونه . . . به به هنوز مزه ی اون دوتا زرده توی دهنم مونده

عکس بعدی هم گل های حیاط خونمون هستن که البته سلیقه ی این گل ها مال مادرمه:

خوب . . . این دو عکس هم بلدرچین های خودمون هستن که چند روز پیش خریدمشون . . . خیلی خوشکلن:

این عکس زیبا هم از شهر خودمه که دقیقا 27 رمضان گرفتمش:

این گردوها رو که میبینید که البته مال خودمون نیست توی باغی در هانودشت (هانٶدەشتێ) گرفتم . . .

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 16 مرداد 1392برچسب:, توسط میلاد دارستانی |

عید سر بلندی مسلمانان مبارک

عیدفطر

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 14 مرداد 1392برچسب:, توسط میلاد دارستانی |

رفت از دست من اخر رمضان        من نفهمیدم و او رفت چسان

سپری شد سحر و افطارش          نرود از دل من اثارش

اه ماه رمضان یادت خوش            نشوی در دلم هرگز خامش

کاش هرشب شب زیبایت بود      لحظه لحظه به دلم جایت بود

کاش دائم تو کنارم بودی            در همه عمر تو یارم بودی

کاش بودی همه ی زندگیم         عزّت و ابرو و بندگیم

بهترین ماه تو در دل بودی            در بر دوست تو منزل بودی

می روی و دل من می گیرد          ماه من بی تو دلم می میرد

پیش معبود وساطت کردی           پهن تو خوان عبادت کردی

با تو اوقات خوشی داشت دلم       بذر خوبی ز تو می کاشت دلم

رمضان بی تو دلم تنگ شود          می روی و دل من سنگ شود

رمضان جای تو خالیست مرو         بی تو در دل چه ملالیست مرو

سحر و روزه و افطارت کو؟            خود بگو با دل من یارت کو؟

رمضان با گل نرگس رفتی؟!          ماندم و بی کسی و بدبختی!

رمضان این دل من می سوزد         دل من دیده به در می دوزد

رمضان یک خبر از یار بده               بر دلم مژده ی دلدار بده

رمضان صاحبم از من راضیست؟      یا که از روزه ی من ناراضیست؟

خدمت یار سلامم برسان              درد و دلها و کلامم برسان

گو به مهدی دل من قابل کن         فیض دیدار رخت شامل کن

 

 

منبع:emam8.com

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 7 مرداد 1392برچسب:, توسط میلاد دارستانی |

سلام دوستان

الان می خوام از حسم بنویسم. . . 13 سال است که مدرسه می رم . . . 13 سال است که با دوستام هستم. من که الان 18 سالمه اگه حساب کنی فقط 5 سال از اول های عمرم باهاشون نبودم . . . حالا که کنکورم دادیم و خدا می دونه که چی میشه . . . مهم نیست کدوممون میریم دانشگاه . . مهم اینه که بعد از 13 سال زندگی قراره یک خانواده(کلاس) از هم بپاشه. به حرفه بعضی ها گوش ندین که میگن بعد از دانشگاه دوباره کنار هم هستین و ازین حرفا . . . شما فکرشو بکنید 4 سال کارشناسی، 2 سال ارشد و 2 سال هم سربازی . .  بازه این ماله ریاضی هاست تجربی ها رو بگر، 8 سال عمومی ، حداقل 3 سال تخصصی و 2 سال هم سربازی که جمعش کنی میشه 13 سال . . . چیه باراتون آشناست اگه کمی برگردین می بینید همون تمام مدتی که با هم بودیم . . . .

می بینید دنیا چقدر بی وفاست . . . الان که هیچی نشده دلم واسه ی کلاس تنگ شده ، ریاضی آقای مقصودی ، کلاس نرفتن دین و زندگی ، سوالات پرت و پلای شیمی ، اوه اوه از همه بهتر زنگ تفریح با آقای مصری  ، آزمون قلم چی با آقای اسماعیلی ، والیبال مدرسه و . . .

البته این رو هم از یاد نبریم که تجربه ی دانشگاه حتما خیلی بهتر از مدرسه است. شماهایی که دانشگاه رفتین نظرتون چیه؟؟

.: Weblog Themes By Milad Darestane:.

بسي ممنونم از دشمن, که پيش دوست هر ساعت بدم ميگويد و مي آردم هر لحظه در يادش.