نوشته شده در تاريخ جمعه 29 شهريور 1392برچسب:, توسط میلاد دارستانی |
نوشته شده در تاريخ جمعه 22 شهريور 1392برچسب:, توسط میلاد دارستانی |

سلام

الان که22 شهریور ماه هست و من دارم این پست رو می نویسم بنده مهندسی مکانیک دانشگاه رازی قبول شدم. خیلی خوش حال هستم و به خاطر این موفقیتم دوست دارم که از همه ی معلم ها و کارکنان قلم چی تشکر کنم . .. اسم نمی برم تا خدایی نکرده اسم کسی رو جا بزارم.

خیلی بی قرارم که دوست های جدید مکانیکی!! پیدا کنم. . . خیلی در مورد دانشگاه حرف های خوب خوب شنیدم والبته دو برابر آن هم حرف های نامیدکننده . . . ولی به هرحال خیلی دوست دارم که وارد محیط دانشگاه بشم . من خیلی اهل مطالعه هستم به همین خاطر دوست دارم اول کتاب خونش رو ببیم. من عاشق کتابم اصلا دوست دارم خواب گاهم رو بزارن توی کتاب خانه!!  قبلاً که این  وبلاگ به یک دانش آموز ریاضی فیزیک بود الان به یک مهندس تعلق داره!! پس از پست به بعد مطالب اکثریت مربوط به رشته ی مکانیک است. . .

راستی از همه ی داشنجوها و حتی معلم هامون می خوام که خاطراتوشن رو از طریق نظر یا ایمیل dar.milad@gmail.com برام بفرستن تا به طور جداگانه پست کنم. با این کارتون خیلی من رو خوش حال می کنید. اگه هم دوست داشتین در مورد خودم بنویسید قول می دم که پست کنم.

این هم اولین عکس مهندسیم!!::

میلاد دارستانی

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 14 شهريور 1392برچسب:خاطره , خاطره ی دندان پزشکی , , توسط میلاد دارستانی |

با سلام خدمت تمامی دوستان

می خواستم بپرسم اولین روزی که رفتین پیش دندان پزشک رو یادتون هست؟؟ راستش امروز من اولین بار بود که می رفتم . . . وای چه حس بدی بود . البته این رو بگم که من دندونم درد نمی کرد فقط رفتم تا دوتا از دندونام که کمی سیاه شده بودند رو سرویس!! کنم.

هنوز حالم داره از اون شلنگی که توی دهانت میزارن تا آب دهانتو بیرون بیاره، بهم می خوره . . اَه اَه . . .وقتی که مَتّه (نمی دونم با چه (ت) نوشته میشه!!!) رو می زاره روی دندونت یه بوی بدی میاد انگار داره سنگ میتراشه! بدیش می دونید کجا بود دهنت 180 درجه باز بود و هی آقای دکتر هم می گفت دهنتو باز کن . . . البته اینشون حق دارن چون دارن کارشون رو انجام می دن ولی من بدبخت آخه چکار کنم؟ شنیدین یارو می گه رو اعصابم راه نرو!! . . . واقعا دندون پزشک ها روی اعصاب آدم راه می رن وقتی مته رو می زارن روی اعصاب دهانت از نظریه ی گالیله گرفته تا نسبیت انشتین میاد جلوی چشات ! عجب دردی داره.

من دندونام خیلی فشرده و جم هستن . . . حتی نخ دندون هم ازشون عبور نمی کرد واگه هم عبور می کرد خیلی خون میومد . . . حالا این رو باش آقای دکتور زحمت کشیدن  و با یک چیز نمی دونم پلاستیکی بود یا فلزی ! توی لای دندونام می زاشت  . . . وای . . .هنوز دردش توی سرمه ! وقتی که کارم تموم شد صندلی دستگاه رو به حالت اول باز گردوند وقتی می خواستم پام رو بزارم روی زمین تا برم  . . . یک هووو زمین از زیر پام در رفت  . . . خدا رو شکر هر جوری بود خودم رو کنترل کردم . . . خلاصه رفتم کنار سرویس بهداشتی مطب تا آبی به دهنم بزنم . . . اونجا هم کمی خون ریختیم و بعد با تشکر از آقای دکتر که دستش درد نکنه از مطب خارج شدم. . . اگه شما هم رفته باشین می دونین من چه حالی داشتم !  . .. الان که دارم این رو می نویسم انگار یک سنگ توی دهانم گیر کرده . . .

بزارید چندتا اعتراف بکنم: اول این که واقعا دندون پزشک  ها زحمت می کشن . . . چون من که خودم یک مهندس هستم الان هم نمی خوام جای اون ها باشم . . . واقعا علاقه میخواد. دوم این که به نظر من کار مهندس ها خیلی خیلی راحت تر از دندون پزشک ها هست.

نوشته شده در تاريخ جمعه 8 شهريور 1392برچسب:, توسط میلاد دارستانی |

سلام .. . خوبید

الان که 8 شهریور هستش و هنوز جواب تعیین رشته نیومده و نمی دونم منهدس می شم یا نه. ولی الان به حسم زده و می خوام چندتا شعر بنویسم هرکسی هم مرده می تونه جوابم رو بده (البته این مرده اصطلاحه وگرنه خانوم ها هم می تونن بنویسم . . این حقوق زن ها رعایت !!!)

دریا دلان عاشق روزی به دریا رسند    

این همه درد و محنت روزی به پایان برند

دعایی خواهیم و بس از دوسـتان وفا   

دعای فردای ما رسیدن است به دریا


به رفتند به جهان دگر ای دوست مکن تعجیل
که به زور برندت آخر چه با قرآن چه با انجیل
این صد دام و دانه که بینی در این جهان
شود روزی آروزیت دم به دم در آن جهان

.: Weblog Themes By Milad Darestane:.

بسي ممنونم از دشمن, که پيش دوست هر ساعت بدم ميگويد و مي آردم هر لحظه در يادش.